سریال «وارش» در کنداکتور زمستانه شبکه سه / روایت یک قصه عاشقانه تاریخی در شمال
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۲۷۸۳۳
کاوری، کارگردان سریال «وارش» گفت: ما نام محلی یکی از شخصیتهای اصلی را برای سریال انتخاب کرده ایم؛ سریال نیز همچنان در مراحل فنی و ساخت موسیقی است.
به گزاش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شبکه سه سیما دو سریال ایرانی و احتمالا جذاب دیگر را برای کنداکتور پس از اتمام پخش فصل سوم سریال «ستایش» در نظر گرفته است.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه احمد کاوری، کارگردان سریال «بهترین سالهای زندگی ما» که به تازگی به «وارش» تغییر نام داده است، به خبرنگار دانشجو گفت: سریال همچنان در مراحل فنی و ساخت موسیقی است و هنوز نسخه نهایی را برای پخش تحویل به سیما نداده ایم.
وارش یا نام محلی بارش باران؟
وی درباره تغییر نام سریال نیز گفت: ما از اول هم عنوان «بهترین سالهای زندگی ما» را به طور موقت انتخاب کرده بودیم. «وارش» یه نوعی به معنی بارش باران است که با مشورت با همکاران تلویزیون انتخاب شد. این اسم محلی درواقع نام یکی از کارکترهای اصلی سریال هم هست.
لازم به ذکر است؛ «وارش» به تهیه کنندگی محمودرضا تخشید و با قصهای از جابر قاسمعلی، درامی پرفراز و نشیب تاریخی و عاشقانه و اقتباسی از رمان مطرح «مهاجران» هاوارد فاست نویسنده مطرح آمریکایی است.
داستان مجموعه از دهه ۳۰ روایت میشود و قصهای پرفراز و نشیب را به تصویر میکشد که در ادامه به دهه حاضر نیز میرسد.
پخش سریال در سال جاری از شبکه سه قطعی است
همچنین محمد کامبیز دارابی مجری طرح این پروژه نیز در گفتگویی با خبرنگار دانشجو درباره زمان پخش احتمالی «وارش» گفت: سریال ۳۴ قسمتی است و پخش آن هم فعال برای اواخر پاییز امسال و یا اوایل زمستان در نظر گرفته شده است. به هرحال پخش «وارش» در سال جاری از شبکه سه قطعی است.
مجری طرح سریال همچنین گفت: ما برای تیتراژ با چند خواننده هم صحبت کرده ایم که باید ببینیم از لحاظ مالی با کدام یک به توافق میرسیم.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: یارمحمد براى فرار از گرسنگى و خشکسالى به شمال کشور مى رود تا شغل ماهیگیرى را پیشه کند. او که نمى داند ماهیگیرىِ آن منطقه در سلطه گردنکشى به نام تراب است، به دریا مى زند و مقابل تراب مى ایستد. وارش بیوه جواد که سالها تراب در خیال ازدواج با اوست، با دیدن دلاورى یارمحمد دل به او مى بندد و به تراب جواب رد مى دهد. تراب نقشه اى مى چیند تا یارمحمد را از سر راه بردارد، اما اتفاقى که هیچکس انتظارش را نمى کشد، از راه رسیده و سرنوشت آدمها را به هم پیوند مى زند.
علیرضا کمالی، بهنام تشکر، علیرضا جلالی تبار، هدایت هاشمی، برزو ارجمند، امیررضا دلاوری، داریوش کاردان، شهرام قائدی، رحیم نوروزی، رامین راستاد، مهدی امینی خواه، سهیلا رضوی، حدیثه تهرانی، نیلوفر شهیدی، الهام طهموری، علی سلیمانی، فرخ نعمتی، کورش سلیمانی، نسرین بابایی، افشین سنگچاپ، آوا دارویت، قربان نجفی، فریبا طالبی، مینا نوروزی، فریده دریامج، سهی بانو ذوالقدر، ساناز سماواتی، وحید شیخ زاده، پیام احمدی نیا، بهراد خرازی، فرج الله گلسفیدی، انوش نصر، کرامت رودساز، حمیدرضا داوری، مهدیه کوهستانی و ... در این سریال بازی داشتهاند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: وارش بهنام تشکر سریال شبکه سه هدایت هاشمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۲۷۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
به گزارش همشهری آنلاین، همانگونه که انتظار میرفت، سریال حشاشین، با حواشی متعددی که رقم زد، نتوانست به اثر درخور و ماندگاری در حافظه مردم کشورمان تبدیل شود. سریالی که در زمان تولید، با سروصداهای بسیاری همراه شد و عنوان یکی از پرهزینهترین تولیدات جهان عرب را از آن خود کرد.
این سریال، ماه رمضان امسال، از یکی از شبکههای اصلی مصر به روی آنتن رفت و در آن کشور نیز واکنشهای متفاوتی را به خود دید. سابقه تاریخی چنین کارهایی، این شائبه را تقویت میکرد که با توجه به فضاسازی فرقهای داستان، باید در انتظار کژراهههای روایی بود علیالخصوص آنکه ایران، ابژه این داستان بود و نمیتوانستیم بپذیریم که کشوری مانند مصر، داستانی در مسیر روایت دقیق و متقن تاریخی از ما داشته باشد.
ساختار مشوش روایت و البته بزرگنماییهای اغراقآمیزی که میخواست این باور را به مخاطب الصاق کند که ایرانیها، پدر داعش هستند، بهاندازهای ناشیگرانه بود که با یکبار تماشای صرف چند قسمت از سریال، میشد بهراحتی متوجه آن شد. حشاشین هرچقدر که در زمینه ساختار حرفهای سریالسازی، الکن است و بویی از استانداردهای سریالسازی جهانی نبرده اما در زیرلایه، به شکلی دقیق، فراتر از رویه ظاهری آن که ایرانستیزی است، نوعی شیعهستیزی را در پیش گرفته است.
طبیعی است که در پرداخت داستانهایی با مضمون فرقههای سیاسی، یک تصویر ظاهری از المانهای آن فرقه ساخته میشود و یک تصویر نیز در زیرلایه مورد نظر است تا توطئهها و منویات حقیقی آن فرقه، به دور از تمایلات سورئالیستی، زمختی خود را نشان دهد. به همین دلیل، حشاشین در شکل ظاهری، به ایرانستیزی روی آورده و زیر پرچم حسن صباح، وجوه مدیریتی ایرانیان و تمایل به کشورگشاییهایی که دارد را مورد نقد قرار داده است بنابراین همین نقد خزنده نمیتواند مخاطب را مجاب کند که با یک روایت درست و تاریخی مواجه بوده است.
اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههایی از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است
در پسزمینه اما هدف فیلم کلانتر است که خوراک مویرگی مکفی در جهت اقناع مخاطب را دارد و آن، گرفتن انگشت اتهام جنایتهای تاریخی به سمت شیعه بوده است. از جریان داشتن عباراتی چون سر مار را باید زد که به تائید سریال، از آن زمان در مورد حاکمان ایران عنوان شده و امروز نیز شنیده میشود تا بهرهمندی از پرچم سیاه برای فرقه که تداعیکننده پرچم داعش است و البته آکسانهای متعدد بر روی این گزاره که باید با رهبرانمان مشورت کنیم، بهخوبی موید این مورد است. اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههای دیگری از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است.
فارغ از این محتوای عجیب و آشکار، سریال، متناسب با هزینهکرد و پروژه تبلیغاتی بزرگی که داشته، دستاورد فنی نداشته است. حشاشین را نمیتوان یک سریال مبتنی بر استاندارد روز این حوزه دانست. کارگردانی بهواسطه تشتتهای میزانسن، چندان قابلقبول نیست و بازی بازیگران، بیرونزدگیهای فراوان دارد که مخاطب را میآزارد.
مجموعه تمام این عوامل سبب شده تا حشاشین، با ساختار جعل تاریخ، موجودیت داشته باشد و این مهم، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه میتواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد گردد. افراطگری در جعل تاریخی حوادث به اندازهای زیاد است که مخاطب عام نیز متوجه این میزان عداوت شده و به همین دلیل ارتباط چندانی با آن نمیگیرد.
این سریال، نمونه بارز آثاری است که علیرغم تزریق حدود ۱۳ میلیون دلار، نتوانسته آن اثرگذاری اعتقادی و سیاسی را بر روی مخاطب خود داشته باشد. در دنیای امروز، بیشترین میزان تاثیرگذریهای اینچنینی، از مجرای مواجهه نرم و زیرپوستی صورت میگیرد حال آنکه حشاشین بهواسطه عدمبرخورداری از استانداردهای لازم محتوایی و بصری، نتوانسته مخاطب خود را تحتتاثیر قرار بدهد و به همین دلیل، با استقبال قابلتوجهی از سوی مردم خاورمیانه مواجه نشد.
در ایران نیز این سریال از سوی یک سکوی مطرح و دو سکوی کمتر شناخته شده شبکه نمایش خانگی ارائه شد که با توجه به نظارت پسینی در مورد تولیدات خارجی، خیلی زود بساط این سریال از تمامی پلتفرم ها حذف شد. سریالی که در ایران نیز همپای منطقه، دیده نشد و نتوانست تاثیرگذرای ولو حداقلی هم داشته باشد.
کد خبر 848782 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم فیلم و سریال خارجی